ارغوان شمسآرا، بنیانگذار سازمان کوییرهای ایرانی سیمرغ
آن چه که در ساعتهای آغازین ۲۸ ژوئن ۱۹۶۹ در کافه استونوال در منهتن اتفاق افتاد، نقطهای تاریخی در جنبش الجیبیتی پلاس رقم زد که دفاع از حقوق جامعه کوییر را در روندی بیبازگشت به گفتمان جریانهای مدنی جهان وارد کرد.
همه چیز وقتی شروع شد که پلیس نیویورک برای چندمین بار به استونوال، کافهبار افراد کوییر، هجوم برد و طبق معمول به بازداشت حاضران اقدام کرد.
این اولین باری نبود که پلیس به این کافهبار حمله میکرد اما این بار، سیلویا ریورا، زن ترنس و هنرمند درگ، مارشا جانسون، هنرمند درگ، و استورمي ديلاروری، مجری هنرمند و زن لزبین، حاضران را به مقابله با پلیس تشویق کردند و در همان نقطه مبارزهای آغاز شد که طی آن نیروهای پلیس خیلی سریع کنترل اوضاع را از دست دادند و اینبار آن ها بودند که خود را در محاصره معترضان کوییر میدیدند.
با شروع درگیریها، جمعیت فزایندهای از اعضای جامعه کوییر و متحدان آنها به این شورش پیوستند و این درگیریها به مدت چند روز ادامه پیدا کرد.
در هفتههای پس از قیام استونوال، کنشگران کوییر در نیویورک با تشکیل گروههای مختلف به آگاهیرسانی درباره حقوق جامعه الجیبیتی پلاس پرداختند و فصلی جدید از نهادسازی و تشکیل شبکههای منسجمتر سیاسی و اجتماعی در جنبش کوییر شکل گرفت.
هم زمانی جنبش استون وال در اواخر دهه ۶۰ میلادی با جنبشهای دیگری همچون اعتراضات ضد جنگ و جنبش حقوق مدنی آمریکایی-آفریقایی، زمینه را برای شتاب بخشیدن به جنبش کوییر در آمریکا و سراسر جهان ایجاد کرد.
در تابستان ۱۹۷۰ در سالگرد قیام استونوال، اولین رژههای افتخار در چندین شهر آمریکا برگزار شد و از آن سال به بعد، این رژهها به یکی از پر مخاطبترین رویدادهای خیابانی در کشورهای مختلف جهان تبدیل شده است.
نمایی از بار استونوال در محله کوییرهای منهتن
اما استون وال اولین قیام جامعه کوییر نبود. در دهههای پیشتر نیز اعتراضات مسالمتآمیز و شورشهای دیگری در نقاط مختلف آمریکا شکل گرفته بود که از آن جمله میتوان به شورش افراد الجیبیتیپلاس در کافه کوپردوناتس لسآنجلس در ماه مه ۱۹۵۹ اشاره کرد.
در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی، نهادهای امنیتی و دولت آمریکا به دلیل نگرانی از گسترش کمونیسم، بسیاری از گروههای اجتماعی از جمله جامعه کوییر را که رویکردی متفاوت با ساختارهای رایج سیاسی و اجتماعی آن زمان داشتند، به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی ارزیابی میکردند.
نهادهای اطلاعاتی آمریکا افراد کوییر را «منحرفان جنسی» و خطری برای ساختارهای حاکم میدانستند و از استخدام افراد کوییر و حضور این افراد در فعالیتهای اجتماعی جلوگیری میکردند.
به موازات این سرکوبها، فعالیتهای پراکنده جمعهای کوییر، پژوهشهای دانشگاهی درباره این افراد و انتشار آثار ادبی و فرهنگی که به زندگی افراد الجیبیتی پلاس میپرداخت، زمینه اجتماعی را برای درک واقعیتر از جامعه کوییر ایجاد کرد و شاعران و نویسندگانی همچون الن گینزبرگ و ویلیام باروز با آثارشان درباره همجنسگرایان توانستند همدلی بخشهای قابل توجهی از مخاطبان آزادیخواه را به حقوق جامعه کوییر جلب کنند.
از سوی دیگر، سرکوبهای اجتماعی در دهههای پیش از ۱۹۷۰ باعث شده بود افراد کوییر به شهرهای بزرگ مهاجرت کنند و با تشکیل جمعهایی منسجمتر، زندگی زیرزمینی خود را در این شهرها دنبال کنند؛ جمعهایی که در نهایت توانستند در قیام استونوال و سالهای پس از آن مطالبات خود را در عرصههای علنیتر و آشکارتر پیگیری کنند.
درپی قیام استونوال و کارزارها و نهادسازیهای پس از آن، دفاع از جامعه کوییر به صورت فزایندهای به گفتمان مبارزات مدنی وارد شد و در نتیجه این تلاشها، سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۰ همجنسگرایی را از فهرست بیماریها خارج کرد.
با این تصمیم سازمان بهداشت جهانی، هر ساله ۱۷ ماه مه در بیش از ۱۳۰ کشور جهان به عنوان روز مبارزه با همجنسگراستیزی، دوجنسگراستیزی و ترنسستیزی گرامی داشته میشود. امروزه در بسیاری از این کشورها با اقدامها و اظهارات کوییرستیزانه به عنوان جرایم مبتنیبر نفرت برخورد میشود و در ۳۷ کشور جهان حق افراد کوییر برای ازدواج و تشکیل خانواده در قانون مدون شده است.